مورد داشتیم شب خواستگاری پدر دختره گفته
برید تو اتاق پشتی حرفاتونو بزنید
پسره گفته اون اتاق شوفاژش خرابه
میرم اتاق شما ک دستمال کاغذیم هست

سرهنگه داشته امتحان رانندگی می گرفته از یارو میپرسه اگه
یه نفر وسط خیابون بود بوق میزنی یا چراغ میدی؟طرف میگه
برف پاک کن جناب سرهنگ سرهنگه کف میکنه میگه یعنی چی؟
یارو میگه:یا برو اینطرف یا برو اون طرف

خواستم بروم جلویم را گرفت و به من گفت نرو
گفتم نمی شود باید بروم و در حال رفتن بودم که
دستم را گرفت و گفت بهت میگم نرو گفتم دیگه
تحملشو ندارم باید برم
و او نگذاشت من برم ودر حالی که اشک در
چشمانم حلقه زده بود
.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ریدم تو شلوارم لامصب می خواستم برم
دستشویی

ﻣﺮﺩﻩ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ١٠ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﻴﺪﻩ ، ﺑﻪ ﺑﭽﺶ
ﻣﻴﮕﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﺮﻭ
ﺧﻮﻧﻪ ﻋﻤﻮﺕ ﺑﺨﻮﺍﺏ
ﻳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻩ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﻴﮕﻪ
ﭼﺮﺍ ﺍﻭﻣﺪﻱ؟ ﻣﻴﮕﻪ
ﻋﻤﻮﻡ ٢٠ ﺗﻮﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺩﯾﻮﺛﺖ
ﺑﮕﻮ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺁﺩﻣﻴﻢ

غضنفر دچار کرم کون شده بود و هرچه هم مداوا کرد بی نتیجه
رفت پیش یک دکتر
طرف بهش گفت: یه دونه خربزه مشهد میگیری
سرش می بری، شلوارتو می کشی پایین و میشینی روش
رئیس کرما میاد ازش میخوره و میگه "بچه ها شیرینه بیاین بیرون"
 چند دقیقه صبر می کنی و بعدش هم خلاص.غضنفر همین کارو میکنه و چند روز بعد با کون پاره میارنش پیش همون دکتر
 میگه چی شد؟؟؟
غضنفر میگه: آی دوکتر، همه کارارو کردم. فقط رئیس کرما گفت" شیرینه بیارینش تو

برای خواهر یکی از دوستام خواستگار بسیجی اومده بود چند شب پیش،
بعد رفتن تو اتاق حرف بزنن پسره گفته:
شهید مورد علاقه شما کیه؟!؟!

من
دوستم
خواهرش
آرمانهای امام
بشار اسد
سردار رادان
شهرام شپره
پایگاه مقاومت بسیج