چندتا شیشه مشروب خریدم برای اینکه کسی نفهمه
خالیشون کردم تو شیشه ی گلاب گذاشتمش تو یخچال...
دیروز رفتم دیدم همشون خالین....
میگم:پس گلابهای من کو.......؟؟؟؟
مادربزرگم میگه :سفره ابوالفضل داشتم همشو شربت کردم دادم مهمونا...
دستت دردنکنه، مجلسمون یه شوروحالی داشتا...
تا اخر مهمونی همه نعره میزدن!!!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
با سلام به تمامی کاربران و بازدید کنندگان عزیز یک دو سه خنده ما اینجاییم که نار هم پست بزاریم بگیم بخندیم ولی لایک نکنیم کامنت هم ندیم والا چه کاریه کی حوصله لایک داره من میگم یه وقت باورت نشه ها یدونه دکمه هستش نه وقت می خواد نه حوصله بکوب لایکو قربون همتون فرشاد بی دل مدیر سایت یک دو سه خنده
اطلاعات کاربری
نویسندگان
نظرسنجی
به نظرشما بیشترچه مواردی در سایت قرار دهیم
آمار سایت
کدهای اختصاصی